نقش ادبیّات در اجتهاد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه فقه و حقوق اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

4/jshd.2021.133091

چکیده

اجتهاد صرفاً علم یا حرفه نیست، بلکه یک هنر است. اجتهاد ملکه‌ای است که دارندۀ آن را قادر می‌سازد تا بتواند احکام شرعی را از منابع آن استنباط نماید. هیچ‌کس نمی‌تواند صرفاً با آموزش یا تمرین و ممارست به صفت اجتهاد متصف شود؛ علاوه بر این دو، مجتهد باید ذوق و استعداد اجتهاد را نیز در وجود خود داشته باشد. از این روی مقدمۀ کسب ملکۀ اجتهاد، فراگیری علوم فراوانی است که مجتهد مستعد را در این مسیر یاری می‌نماید. از جایی‌که مهم­ترین منبع استنادی یک مجتهد در استنباط احکام شرعی، کتاب قرآن و احادیث معصومین(ع) است و درک مفاهیم آن‌ها رابطۀ مستقیم با ادبیّات دارد، می‌توان ادبیّات را یکی از مهم­ترین و ضروری‌ترین مقدّمات اجتهاد قلمداد نمود؛ به شکلی که به جرأت می‌توان ادّعا کرد مجتهد بدون آموختن اصول و قواعد ادبیّات هرگز قادر به اجتهاد نخواهد بود. چگونه می‌توان نقش پررنگ ادبیّات را در اجتهاد نادیده گرفت؛ حال آن‌که صنایع گوناگون ادبی همچون ایجاز،کنایه و تشبیه، تلمیح، استعاره، تمثیل و... در جزء جزء قرآن مجید و روایت به وفور دیده می‌شود. این مقاله در صدد تبیین نقش قواعد ادبی در امر اجتهاد است و می‌خواهد میزان این تأثیرگذاری را بررسی نماید. داده‌ها بیانگر این حقیقت است که بدون آموختن ادبیّات، هنر اجتهاد دست نایافتنی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Literature in Practice of Religious Jurisprudence (Ijtihad)

نویسنده [English]

  • Amrollah Nikoomanesh
Assistant Professor in Jurisprudence and Islamic Law Department, Central Tehran Branch, University, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
چکیده [English]

Practice of religious Jurisprudence (Ijtihad) is not merely knowledge or a profession, but an art. Ijtihad is a queen to which enables its owner to infer Sharia law from its sources. One cannot be appointed as a mujtahid by mere practice and assiduity; In addition to these two, mujtahid need to possess the required passion and talent of Ijtihad. Therefore, prior to becoming a mujtahid, the talented one needs to learn a great deal of knowledge to be assisted in this path. Since the most prominent source of inference for a Mujtahid is Quran and Hadith of Masoomeen(AS) and understanding them is directly relevant to literature, it can be said that literature is considered as one of the most essential and salient antecedents to Ijtihad; thus, it can be concluded that a mujtahid can never be able to Ijtihad unless he learns principles of literature. How can one ignore the eminent role of literature in Ijtihad? ; Whereas in Quran, literary devices such as: brachylogy, implicit metaphor and simile, allusion, metaphor, allegory, etc., are frequently seen in every verse and many narratives. This study has attempted to identify the role of literary principles in Ijtihad and to investigate its impact. Data show that without learning literature, the art of Ijtihad is not obtainable.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Practice of Religious Jurisprudence (Ijtihad)
  • Literature
  • Jurisprudence
  • Literary Devices

کتابشناسی

1- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمّد آیتی، (1374)، چاپ چهارم، تهران: انتشارات سروش.
2- ابن منظور، محمّدبن مکرم، (1414)، لسان العرب، جلد 7، چاپ سوّم، بیروت: دارالصادر.
3- امین، سیّده نصرت، (1361)، مخزن العرفان در تفسیر القرآن، تهران: نهضت زنان مسلمان.
4- بلخی، جلال الدین محمّد، (1385)، شرح مثنوی معنوی، به اهتمام کریم زمانی، دفتر ششم، چاپ سی­ویکم، تهران: اطّلاعات.
5- جاوید، هاشم، (1398)، حافظ جاوید، تهران: فرزان روز.
6- جرجانی، عبدالقادر، (1412)، اسرار البلاغه، محقّق محمود محمّد شاکر، جدّه: دارالمدنی.
7- حافظ شیرازی، خواجه شمس‌الدین محمّد، (1374)، دیوان اشعار، چاپ دوّم، به اهتمام محمّد قزوینی و قاسم غنی، تهران: زوّار.
8- حسینی شیرازی، محمّد، (1423)، تبیین القرآن، چاپ دوّم، بیروت: دارالعلوم.
9- سکّاکی، یوسف بن ابی‌بکر، (1937م.)، مفتاح العلوم، بیروت: دارالکتب العلمیه.
10 سیوطی، عبدالرحمان بن ابی‌بکر، (1389)، الإتقان فی تفسیر القرآن، ترجمۀ انصاری، تهران: ققنوس.
11- طباطبایی، محمّدحسین، (1383)، تفسیر المیزان، ترجمۀ محمّدباقر موسوی، قم: دفتر انتشارات فراهانی.
12- عرفان، حسن، (1385)، ترجمه و شرح جواهر الکلام، قم: بلاغت.
13- فاضلی، محمّد، (1365)، دراسۀ و نقد فی مسائل بلاغیۀ هامۀ، تهران: مؤسسۀ مطالعات فرهنگی.
14- قرشی، علی اکبر، (1377)، تفسیر احسن الحدیث، چاپ سوّم، تهران: بنیاد بعثت.
15- مکارم شیرازی، ناصر، (1374) ، تفسیر نمونه، جلد 5، تهران: دارالکتب الإسلامی.
16- نصیری، روح­اله، (1393)، «کاربرد کنایه در پرتو آیاتی از قرآن کریم»، فصلنامۀ سراج منیر، دانشگاه علّامه طباطبایی، شمارۀ 14.
17- ...............................، (1392)، «کارکردها و ویژگی­های صنعت بلاغی تشبیه تمثیلی در قرآن کریم»،دوفصلنامۀ کاوشی در پژوهش‌های زبان­شناختی قرآن کریم، شمارۀ 3.